تقدیم به عاشقان ولایت
دلنوشته یکی از معلمان ایران زمین به امام حسن عسگری «علیه سلام »
خطاب یک معلم به آقا و مولایمان حسن بن علی «علیه سلام » :
آری خطاب من به توست ، تو که شهیدی و شاهد ودر نزد پروردگارت از روزی الهی برخوردار . می دانم که حتی صدای ضربه های انگشتانم را بر روی صفحه کلید در دل ظلمانی شب که چشمان دنیا به خواب عمیقی فرو رفته ، می شنوی . می خواهم درد دلم را که حرف دل دلسوختگان عاشق و منتظران موعود است ، با تو بگویم . می خواهم خطاب به تو بگویم که پدر عشق مایی ! بگویم که : تا کی انتظار ...تاکی بی تابی و سوختن در فراق یار ... آیا غیور مردان ایران زمین هنوز نتوانسته اند عشق حقیقی شان را به شما ثابت کنند ...آیا هنوز نتوانستیم اعتمادتان را جلب کنیم . حقیقت تلخ این است که دیر زمانی است که دیگر دلهایمان بی تاب شده ؛ از آن زمانی که پدرا ن ، برادران و جوانانمان ، با تاسی به سالار شهیدان و گردن نهادن به دستور ولی امرت ، بت شکن زمان ، خمینی کبیر « رحمه الله علیه » به پاسداری از انقلاب اسلامی ؛ که مشت محکمی بر دهان طاغوتیان عالم بود پرداختند و جانهای ناقابلشانن را در ترازوی ایثار ، شهامت و شهادت تقدیم معبود خویش نمودند ، امیدشان این بود که وعده الهی آمدن فرزند دور دانه ا ت را در کفه دیگر برایشان به ارمغان آورد . این همه فداکاریها ، قربانی هزاران اسماعیل ، تحریم ها ، تحمل ها ، صبوریها ... کافی نیست . نکند منتظرید که جواب آخرین آزمایش نیز مثبت باشد . مطمعنا همینطور است . قول شرف می دهم که ما ازاین آخرین آزمایش نیز سربلند بیرون می آییم و هرگز آمریکا و صهیونیزم فاسق نمی توانند مردم ایران زمین را از پای در آورند . اگر ما ، پدران و ما دران و فرزندانمان تکه تکه شویم هرگز از انتظار ، که نشانه اش تقوا و گوش به فرمان بودن دستور نائب تان می باشد ، دست بر نخواهیم داشت .
نگاه کن ! چطور چشم دو خته ایم به ولیت ، سید علی خامنه ای « دامت ظله عالی »گوشهایمان فقط فرمان او را می شنود وبس . خیالت راحت دیگر آب دیده شده ایم ، دیگر گول نمی خوریم ، گول خوردن برای بی تقوایان ، منافقان و دنیا طلبان است و بس که ما همه را سه طلاقه کرده ایم . این یقین ماست یقینی که از شما دو گوهر گرانبها یعنی قران واهل بیت آمو خته ایم . فقط برایمان دعا کن ، وای ...!گفتنش لرزه بر اندامم می افکند نکند ، خدا نکند لحظه ای هر چند کوتاه خواب غفلت پرده ای بر چشمانمان منتظرمان افکند . انتظارمان را عقیم ، تلاشهایمان را بی ثمر و ما را از دیدن یار محروم نماید .
مولا و سرورم ! امشب در خواستی از شما دارم ، هرچند بیان این در خواست با قسمی که می خواهم شما را دهم ، برایم سخت و دشواراست . اما دل عاشق وقتی بی تاب است دیگر خجالت برایش مفهومی ندارد . می خواهم شما را به پهلوی شکسته مادرمان ، گوهر گرانمایه پنهان عالم ، قسم دهم . میدانید که چند روز قبل رهبر عزیزمان حرفی زد کلامی از جنس نبودن ، که آتشی بر دل عشاق افکنده و سینه ها را سوزاند و قلوب را منکسر ساخت .من امشب از شما یک چیز می خواهم وآن اینست :
سلامتی برای ولی امر مسلمین جهان ، مستضعفان عالم و نائب برحق خورشید پنهان ولایت ، سید علی خامنه ای تا ظهور مولایمان و تحویل بیرق انقلاب به دست عدالت خیز منتقم آل محمد « صلوات الله علیهم اجمعین »توسط رهبرمان می باشد که نتیجه اش پایکوبی در وصل یار دیرین است . چرا که دیگر چشمانمان آخرین قطره هایش را برگو نه هایمان جاری می سازد و در فراق یوسف زهرا ، رو به سوی بی فرو غی می نهد و دیگر توانایی گریستن برای یعقوبان عاشق نمانده . و آتش انتظار قلبهایمان را چون سنگهای آتشفشان ذوب نموده است .
راستی ! یادت نرود پیش معبودمان وساطتی برای عطای طهارت و اخلاصمان بنمایی تا به ما هم لیاقت همنشینی و مجاهدت در کنار فرزند دور دانه ات را عطا نماید ... و چشمان بی فروغمان را با دیدار صورت ماهش روشنایی بخشد .
در پایان باید بگویم سرورم به خاطر داشته باش که ما همچنان به انتظار ایستاده ایم ...! و به امید رجعت پیروز مندانه تان ، هر روز دعای عهد را زمزمه می کنیم . به امید دعای خیرت آقای من .